حضرت زهرا(س)-شهادت
اين روزها كه ديدنتان كيميا شده
اين خانه بي نگاه تو دار العزا شده
باور نمي كنم چقدر آب رفته اي
حتي براي ناله لبت بي صدا شده
من ميخ بر دلم نه، به تابوت مي زدم
هر چند خنده اي به لبت آشنا شده
شرمنده ام كه بودم و پاي غريبه ها
با شعله هاي سرخ به اين خانه وا شده
شرمنده ام كه بودم و نامحرمان شهر
آن گونه در زدند كه از هم جدا شده
فهميده ام چه بر سرت آن روز آمده
از وضع چادري كه پر از رد پا شده
وقت نفس كشيدن تو اين صداي چيست
اين استخوان سينه چرا جا به جا شده؟!