دکتر تیجانی که سُنّی و پیرو مذهب مالکی بود، از کشور تونس به نجف اشرف رفت و توسط دوستش به محضر آیتاللّه العظمی سیّد محمّد باقر صدر رسید، در محضر ایشان به پژوهش و مناظره پرداخت، نخست چنین پرسید:
«علمای سعودی میگویند: دست بر قبر کشیدن و توسّل به صالحین و تبرّک جستن از آنان، شرک به خدا است، نظر شما چیست؟»
آیتاللّه صدر فرمود: «هرگاه دست کشیدن بر قبر و توسّل جستن به این نیّت باشد که آنها (بدون اذن خدا) نفع و ضرر میرسانند، چنین کاری شرک است، ولی مسلمانان یکتاپرست میدانند که: تنها خدا نفع و ضرر میرساند، و اولیاء خدا، وسیله و واسطه هستند، بنابراین با این نیّت که آنها واسطه هستند، هرگز شرک نیست.
همة مسلمانان از سنّی و شیعه، از عصر رسولخداـ صلّی اللّه علیه وآلهـ تا کنون در این امر اتّفاقنظر دارند، به استثنای «وهابیّت و علمای سعودی» که در همین قرن جدید پیدا شدهاند و برخلاف اجماع مسلمین رفتار کرده و خون مسلمانان را مباح میدانند و بین آنها فتنهانگیزی میکنند، و دست بر قبر کشیدن و توسّل را شرک میدانند، سپس فرمود:
آقای سیّد شرفالدّین (محقّق بزرگ اسلامی صاحب کتاب ارزشمند «اَلْمراجعات») از علمای شیعه است، در عصر حکومت «عبدالعزیز سعودی» در عربستان سعودی به مکّه برای زیارت خانة خدا رفت، در عید قربان در کنار سایر علماء به کاخ پادشاه سعودی دعوت شد، تا طبق معمول در عید قربان، به او تبریک بگویند، او به کاخ رفت، هنگامی که نوبت به او رسید، دست شاه را گرفت و هدیهای به او داد، و هدیه یک قرآن بود که دارای جلدی پوستین بود، شاه عربستان آن هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان تعظیم و احترام، بر پیشانی خود گذاشت.
سیّدشرفالدّین (از این فرصت استفاده کرده) ناگهان گفت: «ای پادشاه! چرا این جلد را میبوسی و از آن تعظیم میکنی، با این که جلد چیزی جز پوست بز نیست».
شاه گفت: «غرض من از بوسیدن جلد، قرآنی است که داخل آن قرار دارد، نه خود جلد».
آقای شرفالدّین، فوری فرمود: «احسنت ای پادشاه! ما شیعیان نیز وقتی که پنجره یا در اطاق پیامبرـ صلّی اللّه علیه وآلهـ را میبوسیم، میدانیم که آهن هیچ کاری نمیتواند بکند، ولی غرض ما آن کسی است که ماورای این آهنها و چوبها قرار دارد، ما میخواهیم رسولخداـ صلّی اللّه علیه وآلهـ را تعظیم و احترام کنیم، همانگونه که شما با بوسهزدن بر پوست بز میخواستی قرآنی را تعظیم نمایی که در درون آن پوست قرار دارد».
حاضران تکبیر گفتند، و او را تصدیق نمودند، در این هنگام مَلِکعبدالعزیز ناچار شد تا به حاجیان اجازه دهد که از آثار رسولخداـصلّی اللّه علیه وآلهـ تبرّک بجویند، ولی آن شاهی که بعد از او آمد، از قانون گذشتهشان برگشت.
بنابراین، شرکی در کار نیست، وهّابیان با مطرح کردن این موضوع، بر اساس سیاست خود میخواهند کشتار مسلمانان را مباح عنوان کنند و حکومتشان بر مسلمین باقی بماند، و تاریخ بزرگترین گواه است که وهّابیان، چه بر سر امّت محمّد ـصلّی اللّه علیه وآلهـ آوردند.
نظر
![]() |